آه آه آه خاطره ها، حرف ها، دردها انقلابی به گلوی سوخته و حرفهای بر زبان نیامده لبت کجاست که خاک‌ چشم به راه است. و دردهای ناگفته و مانده شده در عمق غریبانه ی یک ملت و درد و لذتی درآمیخته در شکم. سخت جانفرسا و بزرگ فریادی خفته چشمها خاکها دردها درد هم آغوشی درد بزرگ شدن در 25سالگی،در 29 سالگی خوابیدن و فراموش نکردن تمام نشدن عمیق ترین حافظه ها و رفتن و رفتن و رفتن قربانت شوم چه از تو مانده درد و اشک و حسرت کاش میدانی بودم شبیه انقلاب آنوقت آرام آرام رفتن منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

راهنمای مشاوره ای در زمینه روانشناسی xSiege buy بهترین مراکز مشاوره ازدواج و روانشناسی SUPERTOPS.IR بازار تولید, تجارت و خدمات رسمی ایران سوپر تاپس اللهم عجل لولیک الفرج دیجی شاپ | خریدی مطمئن و آسان alvandrah FiniX Games ستاد برگزاری نماز جمعه مرند