سلام اومدم از دلتنگی های شبونه بگم از تنهایی تو خیابونای تاریک و روشن و صد البته سررررد قدم قدم میگذرم از جاهایی که روزی باتو می‌گذشتم ماشین و یادته میگفتیم بهش ٱلاغ گذاشتم الان همون جایی که دانشگاهت بود تو فولادشهر چقدر اومدم دنبالت البته تو این ساعتا هیچکسی اینجا نیست و من نشستم کناری و کنجی و کمی نفس گرم میدم تو دستام تا نوشتنم ادامه دار بشه بااینکه هیچوقت تو فولادشهر زندگی نکردم اما بیشتر از مردم مهربونش از این شهر خاطره دارم آهنگ من ازت خاطره دارم و خاطره دارم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

nadiaborhan همه چی موجوده شب که میشه بتا 1 چاپخانه آراکس غصه نخور MOD GAME miss-pari